یک دقیقه با علم | پزشک آلمانی فرانتس مسمر در اواخر سده هجدم برای استفاده از آهنربا در روان درمان به منظور احیای تعادل «مغناطیس حیوانی» در بیماران شهرت زیادی کسب کرد. حین درمان که بعدها به مسمریزم mesmerism)) معروف شد- برخی بیمارانش به حالتی خلسهوار فرو میرفتند که معتقد بودند علایم بیماری را تسکین میدهد. یکی از بیماران مسمر، راهبی پرتغالی-گوایی به نام آبه فاریا متوجه شد که نکته اصلی آهنرباها نبودند بلکه «خواب شفافی» بود که بیمار را مستعد تلقین میکرد. روش او در ایجاد حالت ذهن تلفیق پذیری شدید، که بعدها جیمز برید جراح نام «هیپنوتیزم» بر آن نهاد، توجه بسیاری در سده نوزدهم برانگیخت، چه برای رواندرمانی چه برای سرگرمی، عصبشناس پیشگام، ژان مارتن هیزتری به کار برد، روشی که شاگردانش یوزف برویر و زیگموند فروید نیز پیگرفتند. فروید پس از کار روی هیپنوتیزم سراغ توسعه « صحبت درمانی» و نظریههاش درباره ناخودآگاه و روانکاوی رفت.