عصبشناسان درمییابند که توصیفهای زیستشناختیشان از مغز هنگامی به بهترین شکل با هم میخوانند که با نظریههای روانشناختی یک قرن پیش فروید ادغام شوند.
مارک سالمز/ ترجمه کاوه فیضاللهی
در نیمه نخست قرن بیستم، ایدههای زیگموند فروید در تبیینهای مربوط به طرز کار ذهن انسان غالب بود. پیشنهاد اصلی او این بود که انگیزههای ما در ذهن ناخودآگاهمان عمدتا پنهان میماند. از این گذشته، نیرویی واپسران فعالانه مانع از ورود آنها به خودآگاه میشود. دستگاه اجرایی ذهن (من یا ego) هر رانه drive) یا سائق) ناخودآگاهی (نهاد یا Id) که ممکن است موجب رفتاری ناسازگار با برداشت متمدنانه ما از خودمان شود را پس میزند. این فرایند واپسرانی یا سرکوب (repression) ضروری است زیرا رانهها خود را در هوسهای بیقید و بند، خیالپردازیهای کودکانه و امیال جنسی و پرخاشگرانه بیان میکنند.
فروید تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۹ معتقد بود که بیماری روانی هنگامی به وجود میآید که فرایند سرکوب نتواند به درستی کارش را انجام دهد. هراسها، حملههای وحشتزدگی و وسواسها ناشی از تجاوز رانههای پنهان به رفتار ارادی هستند. بنابراین هدف رواندرمانی ردیابی نشانههای روانرنجوری تا ریشههای ناخودآگاهشان و قرار دادن این ریشهها در معرض قضاوت بالیده و عاقلانه است تا به این ترتیب قدرت وسواسیشان را از آنها بگیرد….
چرا فروید نمرده است
شکاکان همچنان ایدههای زیگموند فروید درباره ذهن را به چالش میکشند. با این همه هنوز هیچ نظریه یا شیوه درمانی دیگری با برتری قطعی نتوانسته روانکاوی را کاملا منسوخ کند
جان هورگان/ ترجمه کاوه فیضاللهی
اضطراب کاملا قابل لمس بود. حدود پنجاه روانکاو در یک سالن رقص در هتل والدورف-آستوریا در نیویورک گرد هم آمده بودند تا درباره چیزی صحبت کنند که یکی آنها آن را «مساله بقا» مینامید، به عبارت دیگر مساله افت سریع جایگاه آنها در حوزه سلامت روانی و در مجموع در فرهنگ عامه. یک روانکاو شکایت میکند که در برنامه آموزشی کالجی که دخترش به آن میرود حتا یک درس درباره زیگموند فروید که یک قرن پیش روانکاوی را بنا گذاشت وجود ندارد. دیگری از این ابراز حیرت میکند که روانکاوی «توانسته این همه آدم را اینطور خشمگین کند و در مدتی چنین کوتاه خود را به حاشیه براند.» یک روانکاو دیگر از کالیفرنیای جنوبی که هیچ بیمار جدیدی به او مراجعه نمیکند، آهی میکشد و میگوید «شاید زمان آن رسیده که خودم را بازنشسته کنم.»
یک جوک قدیمی هست که میگوید بعضی افراد مبتلا به پارانویا (بیماری سوءظن) واقعا دشمن دارند. ایدههای فروید از زمانی که در ذهن او شکل گرفتند به چالش کشیده شدهاند، اما در دهه ۱۹۹۰ این انتقادها به اوج خود رسیدند. هر سال کتابهای بیشتری با عناوینی همچون «چرا فروید اشتباه میکرد» و «شیادی فرویدی» به چاپ میرسند. سال گذشته کتابخانه کنگره، برگزاری نمایشگاهی درباره فروید را پس از آنکه معترضان – ازجمله نوه دختری خود فروید – گله کردند که این کار بیش از حد شبیه تذکرهالاولیا است، دستکم تا سال ۱۹۹۸ به تعویق انداخت…
از دودو نپرسید
آیا همه درمانهای روانشناختی به یک اندازه موثرند؟
دانیل فریمن و جیسون فریمن
این ادعا که تمام اشکال رواندرمانی بیماریهای روانی به یک اندازه برندهاند و اصطلاحا به «حکم دودو» معروف شده با چالش روبهرو شده است.
***
در کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» هنگامی که از پرنده دودو خواسته میشود داوری یک مسابقه دو دور یک دریاچه را به عهده بگیرد، او در پایان اعلام میکند «همه برندهاند و همه باید جایزه بگیرند.» تا جایی که به قضاوت مربوط میشود، این حکم ستودنی منصفانه و خوشبینانه است. اما در دنیای سلامت روانی تصمیم دودو به نماد مشاجرهای تلخ تبدیل شده که در قلب رواندرمانی نشسته است. «حکم دودو» که نخستین بار در دهه ۱۹۳۰ از سوی روانشناس آمریکایی سول روزنزوایگ (S.Rosenzweig) صادر شده، این است که اشکال بسیار و گوناگون درمان روانشناختی همه به یک اندازه موثرند. برای مثال، هیچ تفاوتی نمیکند که یک شخص با استفاده از تکنیکهای روانکاوی درمان شود یا با تکنیکهای برنامهریزی عصبزبانشناختی یا درمان رفتار شناختی (CBT). آنچه واقعا به بهبودی یک بیمار کمک میکند عوامل سرراستی همچون فرصت طرح نگرانیهایش با یک درمانگر ماهر و همدل یا میزان آمادگیاش برای مشارکت در روند درمان است.
تعجبی ندارد که حکم دودو بلوای بسیاری در این حرفه به پا کرده و موجب شده انبوهی از پژوهشها با هدف رد یا اثبات این ایده انجام شود. آیا واقعا بعضی انواع رواندرمانی در شرایط خاص از بعضی روشهای دیگر موثرترند؟
چرا فروید هنوز مهم است؟
با اینکه تقریبا در همه موارد اشتباه میکرد
جورج دورسکی/ ترجمه کاوه فیضاللهی
عاشقش باشید یا از او نفرت داشته باشید، انکار نمیتوانید بکنید که زیگموند فروید غول رشتهاش بود. هنگامی که بحث تاثیر او بر روانشناسی، روانکاوی، و نظریههای ما درباره ذهن مطرح میشود، اغلب افتخار راهاندازی یک انقلاب به او منسوب میشود؛ فروید از آن چهرههاست که تاریخ را میشکند و به دو نیمه پیش و پس از خود تقسیم میکند….
1 Comment